آرادآراد، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

آراد ...فرشته ی زیبا

یک خبر خوب+یک سری خصوصیات شما

عسلم مامانی دیروز یکی از دوستهام بهم خبر داد که وبلاگ شما جز پر بازدیدها بوده هووووووووووورا    کلی ذوقیدم چون همیشه می رفتم تو وبلاگهای پر بازدید با حسرت بهشون نگاه می کردم ! اون ته تهای دلم هم همیشه آرزو می کردم یه روزی وبلاگ شما هم به اون جا برسه!   برای خاطره جووون که بهم خبر داد مامانی به زودی مامان ناهید  میاد خونمون کلی روز شماری کردم که زودی بیاد از عید ندیدیمش دلمون کلی براش تنگیده آخه! خوش بحال اونایی که با خونوادشون تو یه شهر زندگی می کنن واقعا" نعمت بزرگیه که نصیب ما نشده برات بگم که چقدر شیطونی!   البته خیلی تو وبلاگت اینو گفتم ولی واقعا" روز به روز بدتر می شی نمی ...
4 شهريور 1392

عکسهای روز جمعه 6 عصر ملاقات با دوستهای وبلاگت+ عکسهای امروزت

گل گلم اول بگم که  سفیدیه دندون ششمت در زیر لثه امروز نمایان شد  فکر کنم به زودی در بیاد  کم کم داری اینجوری می شی امروز پسر خیلی خوبی بودی با در اومدن دندون پنجم تبدیل به یه بچه ی حرف گوش کن و آروم و بخور رو بخواب شدی! البته وقتی  در حال در آوردن دندونی   هم چندان اذیت نمی کنی جز اینکه همش منو می خوای و همه جا رو با آب دهنت مزین می کنی و ! علاقه ای به خوردن و خوابیدن نداری و دهن سشوار عزیز رو سرویس می کنیم از بس ازش استفاده می کنیم برای خوابوندن شما! خدا رو شکر امروز مشکلی نداشتی و خیلی ریلکس بودی هم راحت خوابیدی هم همه ی صبحانه و ناهارت رو خوردی اتفاقا" خیلی هم ناهار رو که شامل برنج و سیب زمین...
4 شهريور 1392

دندون ششم خوش اومدی!!!!!!+یک اشتباه وحشتناک!+سرفه بازی!

عزیز دلم دندون ششمت دیروز در زیر لثه دیده شد و امروز  اومد بیرون! چه سرعتی! فکر کنم دندونات با هم مسابقه میدن! الان 4 تا دندون بالا داری و 2 تا پایین! مبارکت باشه خیلی گلی مامانی که اصلا" سر دندون در آوردنت مامانی رو اذیت نمی کنی خدا جوووون مرسیییییییی عزیزم  دیروز تصمیم گرفتم مطالب وبلاگت رو سر و سامونی بدم و عنوان بندیشون کنم! بماند که چه کار خسته کننده ای بود و از صبح تا شب طول کشید ! آخرش که تموم شد یهو متوجه شدم که چه خرابکاری کردم! همه ی تاریخها عوض شدن ! همشون شد 24 اردیبهشت ! اگه بدونی اون لحظه چقدر حالم بد شد! همه ی خستگی موند تو تنم! انگار آب جوووووووش ریختن رو سرم!  بعد بابایی به دادم رسید ...
4 شهريور 1392

آتلیه+عکسهای دیروزت

نازگلم پسر گلم دیروز رفتیم آتلیه ازت عکس گرفتیم قربون شکل ماهت برم من که اونجا کلی خندیدی و همه ی عکسات هم خندان شد ! لازم نیست بگم که خانوم عکاس و مدیر اونجا چقدر  خوششون اومده بود از شما و تعجب کرده بودن که انقدر خندیدی راستش خودمم انقدر از تعریفهای دیگران گفتم خسته شدم! فکر می کردی اون فلشها و نورها برای بازی با شماست و با هر نور و فلشی قش قش می خندیدی  دو تا از عکسهارو انتخاب کردیم که بزرگش کنن برامون ...هر چند انتخاب از بین اون همه عکس خندان و قشنگ شما کار خیلی سختی بود چون همشون خوب افتاده بود و  دلمون می خواست همشووووو بزرگ کنیم!اون وسطه هم آقای مسیول آتلیه  گیر داده بود که آراد اسم ترکیه! حالا هر چی ما م...
4 شهريور 1392

دندون پنجم خوش اومدی+دیدار وبلاگی+اولیت ترس!

عزیزمم مامان فدای تک تکه دندونات بشه خوشگلم دیروز دندون پنجمت هم اومد بیرون مبارکت باشه جیگرم دندون بالا جلویی در اومده ایشالا همه ی دندونات به این راحتی در بیان و اذیت نشی گلم گل گلم از دیروز بگم برات که ساعت 6 عصر رفتیم پارک منظریه سر قرار با دوستای وبلاگت خیلی خوب بود هوا هم خوب بود فقط هی می ترسیدیم بارون بیاد که خدا رو شکر تا وقتی ما اونجا بودیم خبری نشد ولی در عوض شب حسابی بارون اومد روز خوبی بود شما هم بچه ی خوبی بودی و آخرش تو کالسکت بیهوش شدی از خستگی...عکساش به دستم برسه برات میذارم منتها این بار فقط عکسهای نی نی ها گرفته شد . شب هم رفتیم خونه ی مامان بزرگ تبریزیت که برای یاشار پسر عمت کیک ماهگرد گرفته بودن ماه...
4 شهريور 1392

هیلا+چیزهای جدیدی که یاد گرفتی + یه سری عکس

عسلم این بار دومیه که دارم این مطلب رو می نویسم و دلیلشم بابای محترمته که در فاصله ای که من مطلب رو نوشته بودم و هنوز نفرستاده بودم و اومده بودم شما رو بخوابونم به شکل خیلی محترمانه ای با یک اشتباه کل مطلب رو پاک کرد!قیافه ی بابات اون لحظه قیافه ی من  اون لحظه قیافه ی من  الان و باز هم الان بگذریم.... عسلم! دیشب رفتیم هیلا شام خوردیم ...شما رو اول با کالسکه بردیم اما شما دلت نمی خواست تو کالسکه بمونی و حس فضولیت حسابی فعال شده بود برای همین شما رو  در آوردیم گذاشتیمت رو صندلی غذای هیلا که اتفاقا" همرنگ کالسکت بود و شما کار نمونده بود که بکنی  از حرکت دادن کالسکت و بررسیش بگیر تا ...
4 شهريور 1392